سلام شعر زيبايي بود.لذت بردم از خوندنش.شادباشيد...

سلام .. /

خوبه كه باز هم اينجايي .. /

اين چند روز نبودم .. رفته بودم يه جاي خوب ! جاي همگي خالي بود .. هرچند به ياد خيلي‏هاتون بودم .. /

روزهاي باراني هم .. فقط مي‏دونم بگم خيلي دوسش دارم ، هم بارون رو ، هم روزهاش رو ... تو هم خوب نوشته بودي ازش .. /

خوب باش .. /

..

واااااااااااااااااااااي اعظم چه شعر روون و قشنگيه..خيلي بهم چسبيد بانو..خوش به حالشون!

سلام دوست عزيز........هم وبلاگ و هم شعراتون بسيار زيبا و دلنشين هستن........خوشحال ميشم قدم رنجه كنيد!!!!

ولي ما بهونه اي نداريم.خيلي تشنه ايم.دعاهاي بارونمون اثر نداره!شما دعا كنيد

مشهد:دومين شهر مذهبي جهان.12ساعت بي آبي

گر جه بال و پرم زير بارش بارانيت خواهد شكست ... گرچه اين دل من زير باران خواهد نشست .... گرچه هر چه مي گذرد خيس آب مي شوم ..... گرچه اين ثانيه در ذهنم نقش خواهد بست .... غم و غصه باز ميهمان دل شكسته هست ... باز باران مي خواهمت و باز مي خوانم ... باران ببار اين دلم در حسرت تو باز نشسته است .... باز اگر باران در اين فضا باريدن بگيرد ... اين دلم من .. تن من ... روحم من ... دست از دنيا خواهد بشويد ....... // شاد باشد و شاد باشد و شاد باش ... كه باز باران هاي غمگين شادمانه در راه است ...... ايرباسي كه .....

سلام بر بانوي صبور و مهربون.... خوبي؟؟ خوبن؟؟ خوشين؟؟

خبري نيست ازت يه خبري بهم بده ببنيم در چه حالي...

ما هم دل داريم و گاهي دلتنگي، گاهي درددل، گاهي...

اووومممم .. اين باروني هاش بدجوري دلم رو ياد پاييز باروني دو سال قبل مي اندازه ها ... دلم تنگگگگگگگگگگگگ شد خب آخه ... خوبه كه خوب باشين ها ...

قشنگ بود دخترك .. ناز بود يعني .. خيلي قشنگ نبود. اما لطيف بود. خوبي خودت ؟؟ مي بينم كه همسفر و بارون و كلا اين چيز ها همه زندگي است ... خوب است كه داري به همه زندگي فكر مي كني...

تو را ميان قطره ها و زمين و زمين خوب مي بينم// تو اي دليل همه روزهاي باراني... سلام همسايه. بعد از دوماه برگشتيد با غزل. چه خوب

سلام.../// لح لح باران دارد اين دل گرفته من .... باران مي خواهد و سيلاب چشمان من .... باز مي خواهد آواز ها و شعر هاي دل نواز .... باز آه مي كشيد كاش ميشد بزند زير آواز .... باز بوي باران شنيده از شعري جديد ... باز ابر و باز ابر در آسمانش جمع گشته ..... باز گرفته گرفته گرفته دل آسمانش .... باز بوي باران مي دهد هر لحظه و هر ثانيه اين دل من .... آه آْري هم اكنون باريدم .... آه باران اشكهاي من كجا بوديد آخر اين كوير دل ديگر باراني را ياد ندارد ... بوي باران مي دهد هر لحظه اين روزگار .... ماه شهريور شده ماه انگور و انار ..... اشك هاي انارين من گونه را سرخ مي كند و مي بارد بر زمين تا زمين من نيز طعم تلخ تنهاي را چشيده باشد ................................//// خيلي خوشحالم كه اين وبلاگ رو هم مثل باد صبا ول نكردي بري ..... خيلي خوشحال شده كه ديدم نوشتي و خيلي خوشحالتر كه ديدم براي باروني بودن نوشتي .... دلم امشب خيلي گرفته بو د .... ممنون بعد از عمري بلاخره باريدم ..... باورم نمي شد كه اشك باشه .....//// شاد باش هميشه .... ايرباسي كه ....

سلام دوست من.وبلاگ زيبايي داري.

اميدوارم موفق باشي.

به ما هم سر بزن.

درود ...

بعد از مدتي مديد ... برگشتن و ...

ولي ... چرا باراني ...

ايام به كام بانو !!

تابعد ...

سلام

شعرهاتون خيلي قشنگ هستن

با خوندنشون يه حس خوب بهم دست ميده

اميدوارم هميشه موفق باشين !!!