• وبلاگ : ميريام
  • يادداشت : تصوير مربوط به يادداشت اول
  • نظرات : 0 خصوصي ، 17 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + زهره 
    پنجره جديدت مبارك باشه .اميدوارم اين پنجره رو به روشني باز بشه .
    دل ام برات عجيب تنگ مي شود گاهي ... مي فهمي خانومه... برقرار بموني... منتظر كار تازه ات هستم ها....
    // تا كه بوديم نبوديم كسي.... كشت ما را غم بي هم نفسي .... حال كه مرديم همه يار شدن ... خفته ايم همه بيدار شدن .....// بهش فكر كن

    سلام .. نمي داني و نمي داني .... بهاران را هم خواهي ديد ....چيزي نيست خبري نيست ... روزگاران روز به روز ميگزرد ... ذره ذره ..... و كاش ............ نمي داني .... بهاران را هم خواهي ديد .... // تا كه بوديم نبوديم كسي.... كشت ما را غم بي هم نفسي .... حال كه مرديم همه يار شدن ... خفته ايم همه بيدار شدن .....// .... نمي دانمي و نخواهي دانست كه پاييز زمستان !! بهار و تابستان همه روز دلت سرد باشد يعني چه .... اينها همه بهانه اند همه ... همه ... بهانه ها را ديده اي ... در پي آنان نباش .... روزگارت مي چرخد .. چشم بر هم نزن كه باز مي چرخد حتي منتظر فرود پلكت نيز نيست .....//............... ممنون به ايرباس سر ميزنيدو نگرانشيد .... خوش باشيد هميشه .... ايرباسي كه ....

    + گلنسا 
    من دلم يه دونه نينيكا ميخواد كه گازش بگيرم........من گازم مـــــــياد......
    سلام ........... زمستان است زمستان ... و حال روح برگها شاد ميشود ... کفنشان از راه رسيده ... سفيد پوش مي شوند ....شاد باشيد ايرباسي که ./..////

    هيچ وقت سير نديدمش

    چون وقتي به چشمانش مينگريستم به چشمانم نگاه نميكرد

    آن روز چشمانش باز بود، نگاهي كرد

    چرخيــــد و رفت

    يك پروانه اينجا مرد.

    بسيار زيبا بود ...
    قربان تو و آنت دستان پرمهرت و چنديست كه از آنها دورم و دلتنگ حضورشان در ميان دستان يخ زده ام هستم .
    + ليلا 
    اولين باره؟
    + يكتا 
    سلام ... طرح اگه منظور باشه كار خوبي بود ... نه خيلي به خوبي كارهايي كه ازت خوندم ولي خوب بود ... ولي خانومه ... دوست ندارم بي پنجره ببينمت ... تو خودت دريچه اي ... يك دريچه ... به ازدحام مردم ... راستي مردمِ چي خانوم؟!!

    عيدتون مبارك باشه بانوي ..

    گاهي فكر مي كنم بانويي كه در دستهاي خود پروانه پرورش مي دهد ..

    بانويي كه پروانه ها از لطافت دستانش به جاي پيله هاي ابريشمين استفاده مي كنند ..

    بانويي كه پروانه ها به انگشتانش دخيل مي بندند !!

    بانويي كه حتي اشاره انگشتانش پروانه وار است ..

    بانوي پروانه ها .. چه نيازي به پنجره دارد ..

    تو خودت آسماني .. اجازه بده پنجره اي به سوي تو بگشاييم بانو !

    براي خفه شدن كجا بايد ثبت نام كرد ؟

    پروانگيم مي آد !!!

    سلام بانوي بي پنجره ..

    چقدر اين انگشترت شعر بووووووووووووووود !

    خيلي مااااااااااااه !

    راست اش ... دروغ نگم ها ... اين هايي كه اين جا مي زني با اين كه خيلي خيلي ناز هستن اما به نظر من حرف هاي دل ات نيستن ... (بعد غير ادبي! همين جوري گفتم ها) ... اما راجع به خود طرح ها به فرض... خيلي خوب كردي برگشتي به كار تخصصي ات.. اما هيچ وقت ايجاز باعث نشه از موضوع و محتوا كم بياري ها.. كلي حال كردم با اپ ات.. باي

    سلام .... ديگه تسليت نداره ديگه فقط بايد منتظر يه داغ نو باشيم تا كه داغي داغ هاي قبلي يادمون نره ....... شاد باشيد هميشه .../// چشمانت را به روي چه مي بندي ؟؟ انگشترت را از براي كه مي گرداني .... باز چيزيست براي از ياد بردن ... هرچه هست يادت باشد .... پروانه خفه مي شود///....

    ايرباسي كه .....

       1   2      >