وبلاگ :
ميريام
يادداشت :
آنروزها..
نظرات :
3
خصوصي ،
41
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
زوربا
يادم مياد توي روزهاي بچگي هواي بهار با صداي چكاوك و پرستو يه حال و هواي ديگه اي داشت..امسال براي اولين بار بعد از اون سالها دوباره پرستوهايي رو ديدم كه با چنان شعفي به بازي با همديگه مشغول شدن كه از ديدنشون اصلا متوجه اطراف و زمان نبودم و هر طرفي كه اونها ميچرخيدن سر و چشم من هم ميچرخيد ... وقتي به خودم اومدم ديدم دور و برم ادمهاي ديگه با چه تعجب و (شايد تمسخري) منو نگاه ميكردن... ياد اون ايام به خير... //با سلام