• وبلاگ : ميريام
  • يادداشت : آنروزها..
  • نظرات : 3 خصوصي ، 41 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    دخترک در مقابل آينه ايستاده بود و موهاي مشکيش را شانه مي کرد.

    پسرک با پيچ گوشتي از راه رسيد و مشغول باز کردن آينه شد.

    دخترک پرسيد چکار مي کني ؟

    پسرک گفت : مي خواهم در مسابقه نقاشي مدرسه شرکت کنم. اين آينه زيباترين تابلوي جهان را دارد !