• وبلاگ : ميريام
  • يادداشت : واژه ممنوع..
  • نظرات : 2 خصوصي ، 19 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    اين روزها حال ديگري داري.

    اتاقت را به دنبال تنهايي ِ گم شده ات زير و رو مي كني اما هر چه بيشتر مي گردي كمتر پيدا مي كني.

    - ديوارها را گل هاي خشك شده اي با سليقه پسرانه زينت بخشيده اند..

    - كمدت را هديه هاي ريز و درشتي آكنده اند كه هيچ بويي از دخترانگي نبرده اند..

    - كيفت را كه در ميان پسرانگي و دخترانگي مردد است باز مي كني و به اين فكر مي كني كه هر چه هست مشابه كيف اوست و مرا به ياد او مي اندازد..

    - دفترت را بيرون مي آوري و ورق مي زني، شعر تنها خلوت تنهايي تو بود كه حالا آن را هم از تو گرفته است و با تو شعر مشترك سروده است..

    - سري به وبلاگت مي زني كامنت هاي خصوصي پسرك كامنت دونيت را به وبلاگ اختصاصي پسرك تبديل كرده است..

    ..

    وقتي از پيدا كردن تنهاييت نااميد مي شوي از جا بر مي خيزي و دستان خود را به دو طرف باز مي كني و به گوشي سوني اريكسونت كه دارد ترانه عربي تلاوت مي كند لبخند مي زني...

    اين روزها حال ديگري داري.

    اعظم كوچولو، اعظمي، اعظم ِ بابا، شيرين بالا و اسم هايي بود كه در خانه بدان مخاطب قرار مي گرفتي و خانم ابراهيمي و خانم مهندس نيز اسم هايي بودند كه در بيرون از خانه به تو اطلاق مي شد.

    اما هيچ گاه طعم شيرين عسل بودن را نچشيده بودي آن هم از پسركي كه هر بار با عسل صدا كردنت گويي نامت را مزه مزه مي كند.

    اما اين تمام ماجرا نيست.. تو داري به فراموش كردن اسم چهار حرفي كودكيت مي انديشي تا به پسركي كه با لهجه ي عربي تو را "ميريام" صدا مي زند، لبخند بزني..

    اين روزها حال ديگري داري.

    به جاي اينكه در خيال قدم بزني يك نفر در خيالت قدم مي زند..

    به جاي اينكه شعر بگويي شعر يك نفر مي شوي..

    به جاي اينكه عشق بورزي معشوق مي شوي..

    به جاي اينكه فرصت دوست داشتن بيابي چنان دوست داشته مي شوي كه خودت ابراهيم مي شوي و براي بت شكني تبر بر مي داري: عرب ها در بت پرستي تاريخي طولاني داشته اند و پسرك عرب با اشك هايي كه چشمان عراقيش را قاب گرفته اند با صدايي دو رگه تلاوت مي كند: مي پرستمت !

    اين روزها حال ديگري داري.

    اين روزها .. نه ديگر چيزي نداري پسرك حال را هم از تو مصادره كرده است.

    اين روزها فقط همه چيز يك نفر شده اي.. همين!!