سلام دوست قديمي ...خيلي وقت بود نبودم ....دارم سعي مي كنم دوباره بنويسم ...
اما قيصر...من با شعرهاش زندگي مي کردم... عاشق شده بودم و عاشقي کرده بودم.......خدا رحمتش كنه .....
شعاع درد مرا ضرب در عذاب کنيد
مگر مساحت رنج مرا حساب کنيد
محيط تنگ دلم را شکسته رسم کنيد
خطوط منحني خنده را خراب کنيد
طنين نام مرا موريانه خواهد خورد
مرا به نام دگر غير از اين خطاب کنيد
دگر به منطق منسوخ مرگ مي خندم
مگر به شيوه ديگر مرا مجاب کنيد
در انجماد سکون، پيش از آنکه سنگ شوم
مرا به هرم نفس هاي عشق آب کنيد
مگر سماجت پولادي سکوت مرا
درون کوره فرياد خود مذاب کنيد
بلاغت غم من انتشار خواهد يافت
اگر که متن سکوت مرا کتاب کنيد