- الو.. ميريام ! الو .. صداي منو داري؟ الو..
چي ؟ .. قطع و وصل مي شه ؟ نمي شنوي ؟ اشکالي نداره ! اصلا اينطوري خيالم راحت تره .. اينطوري روم مي شه حرفامو بزنم.. اميدوارم خطت تا آخر اين چند جمله اي که مي گم درست نشه ..
مي خواستم بگم:
اين پسربچه پابرهنه عراقي که اخيرا راز چشماي ايرانيتو در همه شعراش افشا کرده
اين بچه پرروي نجفي که اصرار داره به اسم کوچيک صداش کني تا اسمشو با طعم سرخ و شيرين بشنوه
اين ديوونه ي آب دجله خورده که فشار خونشو با حرکت ابروهات تنظيم کرده
اين تروريست مرزنشناس که خونش به گردن چشمکاي توه ...
...
دلش برات تنگ شده .. همين !
چي گفتي ؟ شوخي کرده بودي ؟ يعني اصلا قطع و وصل نمي شد ؟ ...