" بسم الله الرحمن الرحيم "
خدايا از بخشندگيت ممنونم که يکي از ملائکه ات را لباس آدمي پوشانده و به من هديه داده اي .. دختر قشنگي ست اما گاهي که لباس آدمي مي پوشد بيماري هاي آدميان را هم مي گيرد به مهربانيت قسمت مي دهم که تبش را قطع کني.
"الحمد لله رب العالمين "
خدايا مرا آن گونه تربيت کردي که مربي بندگانت باشم اينک يکي از زيباترين بندگانت زير دست راست من در تب مي سوزد و حالش بد است چه چيزي مي توانم به او آموخت جز اينکه : خوب باشد .. خوبش کن !
" الرحمن الرحيم "
خدايا من دستم را بر پيشاني همسرم نهاده ام تا رحمت تو را به او ابلاغ کنم ، ستايش و حمد تو به نيمه نزديک مي شود، اجابتت در کجاي راه است ؟
" مالک يوم الدين "
خدايا تو مي گويي مالک روز جزايي و من مي گويم مالک همه روزهايي . نمي دانم در روز جزا چگونه نيازي به تو خواهم داشت اما اينک همه نيازم شفاي همسرم است.. اي مالک من به همسرم رحم کن..
" اياک نعبد و اياک نستعين "
" اياک نعبد " را " تنها تو را عبادت مي کنيم " معني مي کنند و من " تنها تو را عبوديت مي کنم " ترجمه مي کنم اما حالا وقت ترجمه نيست حال همسرم خوب نيست ؛ اياک نستعين .. به دادمان برس !
" اهدنا الصراط المستقيم "
مي دانم هر وقت به تو نياز دارم در اين مسير مي افتم اما حالا که در اوج نياز در صراط مستقيم تو افتاده ام مرا نااميد نکن .. دستم از گرماي پيشاني همسرم مي سوزد .. دارم مستقيم به تو التماس مي کنم .. خدايا ..
" صراط الذين انعمت عليهم غيرالمغضوب عليهم و لا الضالين "
من به نعمت هاي تو عادت کرده ام و از انعمت عليهم ها بار آمده ام اما اگر در آخرهاي اين مسير شفابخش سوره حمد دست خالي برگردم شک خواهم کرد که نکند در وادي مغضوب عليهم يا ضالين افتاده ام .. نخواه که در وادي شک و حيرت دست و پا بزنم همسرم را شفا بده تا به وجود مقدست يقين بياوريم و با وجداني آسوده گواهي بدهيم که :
صدق الله العلي العظيم