• وبلاگ : ميريام
  • يادداشت : فتح يك كوچه به دست دو سلام ..
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام ... ممنون كه به وبلاگ من سر زديد ! راستش اگه از لحاظ شناختن گفته باشيد ببخشيد نشناختم ... ولي از لحاظ متني بگيد باز هم فراموش كردم !! اخه ايرباسم ديگه پرواز نمي كنه .... با تموم شدن پاييز اون هم ....... فعلا در حال سقوط و نتونستم به اوج ببرمش ... شايد ديگه نشه و شايد هم ........ به هرحال ممنون ممنون كه به ايرباس سر زديد و لطف كرديد پيغامي گذاشتيد // .....سكوت مي كني ... آرام ... كلام كه هيچ حركتي هم نداري ... بهت زده مي نگري .... اشك آلود .... در حال گشتن در تابلوي خاطراتي كه همه صحنه‏اش را به ياد آوري اما .... آهي مي كشي ..... و باز سكوت مي كني ... نگهان گلويت تكان مي خورد ... بعض بود كه خوردي .... نديدم اما مي دانم كه با سيلابي كه از تو چشمت جاري بود سد بغض گلو را شكستي .... آرامشت را ..... نمي دانم چه شد كه فراموش كردي .. كه پروانه اي ... براي گرم كردن قلب سردش بالهايت را آتشين كردي به پيش او رساندي .. شايد نديد نمي دانم .... شايد .. و يا حتما چون تو ديگر بال نداري پروانه !!.... ساكتي ساكت لميده بر پنجره مي نگري تمام سكوت شب را ..... اشك .. شايد نمي دام اما گوشه چشمت مي درخشيد به نوري .... انعكاس نور ماه بود يا ياد او نمي دانم .... باز ساكتي باز ساكت تر .... بعضت را كه بعليدي نمي دانم كي مي خواهي بشكني ... آرام شوي ديگر بهت زده نگاه نكني به تاباوي خاطرات اما آرامشت در اين است بدان ..... پروانه پرواز را از ياد نبر ... تو پرواز را معنا مي دادي سكوت غمگينت از چيست ..... پر بكش ... ياد بردنش را از ياد نبر !! ياد بردنش هم برايت به يادگار خواهد ماند باز شاد باش........سكوت را بشكن ....... نمي دانم خودم هم سكوت را به كلام و حركت ترجيح داده ام ...... //// شاد باشيد هميشه ... ايرباسي كه ...