• وبلاگ : ميريام
  • يادداشت : آنروزها..
  • نظرات : 3 خصوصي ، 41 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    آن روزها .. آن روزها پسرک قاصدک پيدا کرد آنرا در دست گرفت و به تماشايش نشست. دخترک گفت قاصدک را تماشا نمي کنند . آرزويي در گوشش زمزمه مي کنند و فوتش مي کنند تا به محبوب برسد .. پسرک با صداي بلند در گوش قاصدک گفت: " دوستت دارم " و آنرا توي صورت دخترک فوت کرد.. دخترک گفت: اي ديوونه !!