• وبلاگ : ميريام
  • يادداشت : و شعر اينگونه متولد مي شود...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 16 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     

    سلام خانمي

    مرسي كه بهم سر زدي

    بابت آدرس سايت هم ممنوم

    راستي بالاخره كي كيو كشته بود؟؟؟

    بالاتر از ديپلم حرف بزن تا ما هم بفهميم چي مي گيد

    موفق باشي .................اعظم بانو

    زيبا نبوديم....زيبا شديم....../قشنگ بود....سلامت باشي....تابعد
    سلام دوست عزيز... زيبا بود با احساس من كه لذت بردم....تا بعد يا حق

    سلام

    خوبي آبجي؟

    ببين ديگه نبينم كه شعري اين جوري گريه كنه ها؟

    شايد اون مي خواست كه يه شعر موندگار بشه و براي هميشه توي دل ما جا خوش كنه.

    باشه؟

    + گلنسا 

    سلام

    چرا عزيزم دلتنگي؟؟؟؟؟؟

    انقدر اينجا عجيبناك شده كه اصلا حوصله فكر كردن به دلتنگيا رو هم ندارم دارم alex ميگوشم!!!! ميشماسيش که؟؟؟؟

    نيمه شب..(راستي بعضيا چطورن؟؟)

    چي ميگفتم ؟؟....آهان، نيمه شب.....

    ............

    نميدونم....!!!

    سلام ... به خونه خودت خوش اومدي . خوشحالم كه تونستم نظرت رو جلب كنم . هر چند اندك و ناچيز . دلتنگي ها پايان ندارند . اما زندگي آري . بايد فكري كرد . بلاگت رو خوندم . اما نظر رو ميزارم واسه يه وقت بهتر . ميام پيشت . حتما . منتظر حضور دوباره توام خواهم ماند . بازم ممنون . در پناه حق . فعلا باي ...

    درود ...

    سايه تان سر سنگين شده ...

    در هر حال مستدام باشي اعظم بانو !!

    تابعد ...

    سلام
    بالاخره اومدم
    دوست داشتيد سري بزنيد
    با قدم هاي سبزتان بهار را به کلبه ام خواهيد آورد
    موفق باشيد و در پي تنهايي
    ياحق
    سلام[خجالت]
    بالاخره اومدم
    دوست داشتيد سري بزنيد
    با قدم هاي سبزتان بهار را به کلبه ام خواهيد آورد
    موفق باشيد و در پي تنهايي[چشمک]
    ياحق

    سلام.........

    قلمت سرخ و عاشقانه باد بانو.......

    قلم قاتل شعر بود؟ يا شعر قاتل قلم؟ شايدم قلم با خونِ خودش شعرو نوشته بود! كسي چه مي دونه. آخه شب بود. هيچ كس نبود كه ببينه واقعا چه اتفاقي افتاده.

    شعرها هم مي گريند آنگونه كه كاغذها آنگونه كه قلب ها

    زيبا بود و عميق چقدر هم زيبا چقدر هم عميق آنقدر كه چشمانم جام شوق را نوشيدند

    برقرار باشي و سبز به بلنداي سرو

    + بوتيمار 

    سلام

    اون عكس خيلي قشنگه

    من دارمش

    خيلي

    بالي براي پرواز؟

    وسط هفته اصلا به هيچ وجه نمي تونم بيام

    اصلا

    حيف شد

    كاش جمعه بود

    پايدار باشيد

    سلام ....

    آن زماني كه

    شعر بود و شعر !باران آفريده شد ...

    و تمام آرامشش در آن گنجانده شد ....

    شب بارونيت پر از آرامش ......

    سلام ... ! //

    چقدر سخته متولد شدنش ... و شايد هم نتيجه‏ش چقدر شيرين ... //

    خوب بود .. خوب باش .. شايد همين .. //

       1   2      >