ميخوام چند بار ديگه بخونمش .. ميخواستم بنويسم كه قشنگ مينويسي
ميگما:
كس ندارد خبر از دل زارم..... اما تو، نه، شما ،نه، همون تو با تو كه مثل توئه ! خبر دارين، يعني خبر داري.....
سلاااام جيگوليه عشقوليه من !! خوبي؟؟
آخ خ يادم نبود كه نبايد عشقولانه باهات صحبت كرد، ياد كاميونه افتادم!!!
..........
بعضيا سلام !!! .....
سلام ... /// نگران نباش دلك ديوانه اي عاشق ... روز روزگار به خوشي خواهند گذشت ... و چيزي كه بجا خواهد ماند تنها يادمان هاي به ياد مانده خواهند ماند ... نگران نباش دل گرفته ... تو نيز روزي رنگين كمان از روي سرت عبور خواهد كرد ... تابستان با همه ثمره درختانش بر تو لبخند مي زد ...روزي خواهد امد زير باران فصل عاشقانه ها ... عاشقانه مي دوي .. روزي خواهد امد كه آرزوهايت ان كنج خلوت را باغ و بوستاني وصيع سازد ....روزي خواهد رسيد همه كوچه سار ها را قدم زد باشي و از تكرارش خسته گردي ....معصومانه بنگر كه روزي همه مهرباني ها برايت يكجا خواهد رسيد ... تو نگراني .... نگرانيت را قرياد بزن ... آرامش را بخواه ... آرامشي براي همه آرزوي هايت .. پس بلند شو زير نقاشي هايت را تا زماني كه لبخندشان سرد و بي روح نشده امضا كن و به ديوار بزن ... افتخار كن كه تويي خالقاشان ... و قلم را دوباره ياد كن كه او نيز دلش برايت و تنگ است ... تا به ياد گذشته در دست تو عاشقانه همچو كودكي آرامش برسد ......
به ياد سفيد هاي كاغذ باش كه منتظره لحظه هاي با تو بودن است
....
دقدقه ها و نگراني و دلواپسي ها را به زمان بسپار كه او تنها كسي كه مي داند چگونه بايد فراموششان كرد ....
خودت باش ... آرام .... بي هيچ غمي
شاد باشيد هميشه .... شاد شاد .... ايرباسي كه ....
////
زمين راست مي گويد خيال رد پا ندارد
سلام
خوبي خانوم؟
خيلي پر احساس بود......
.
.............................منم دلم گرفت..........
آرزوي لحظه هاي شاد برايت دارم..............
سلام . خيلي زيبا مي نويسي .
راستش براي دفعه اوله كه به ديدن وبلاگ شما ميام . ولي فكر كنم مشتري دائم بشم . خيلي جالب و زيباست . خسته نباشيد .
مي دونيد فكر كنم همه دوستان الهه ناز همين جورن . هم زيبا مي نويسن و هم ....
من از طريق وبلاگ الهه ناز باهاتون آشنا شدم .
اگه اجازه بديد شما رو به لينك دوستانم اضافه كنم .
و خوشحال مي شم كه اگه آپ كردي خبرم كني . به غمكده من هم سر بزن
سلام .. /
دلم گرفته از اين روزها .. دلم تنگ است ..
ميان ما و رسيدن هزار فرسنگ است .... /
البته مصرع دوم رو كه بايد ناديده گرفت ! يعني اصلا حق نداره مصداق عيني پيدا كنه .. كسي چنين حقي بهش نميده .. مگه نه ؟ /
به اميد روزهايي كه از شدت همقدمي ، دچار شدت خستگي بشي و از پا درد ، خوابت نبره !!! /
خوب باش .. /
..
به در نميزنم به پنجره مي زنم که اگر باز نشد روياي آن سويش را از من دريغ ندارد....
دريغ..
اين روز ها پنجره ها هم بي صدا شدن...
من نمي دانم که بي پنجره ام يا نه...ولي انگار همه ي پنجره هايم ديوار شدند...
دلم مي سوزد....
براي دل تنگم دلم ميسوزد....
خسته ام...
پنجره باز هم ناز ميکند....
با خودم مي گويم بي پنجره بمان ولي از سر بي پنجره گي براي خود روي ديوار پنجره نقاشي نکن.....
ديوار ديوار است ...جنس پنجره فرق مي کند...