سلام ميريام عزيز
ممنون از راهنماييت...ظاهرا اشكال از لپ تاپم بود...با كامپيوتر مطلب درست ارسال شد...
سلام ميريام جان !
من كه شرط رو قبول كردم خيلي وقته
فقط نميدونم چرا شما واسه اون پست تعطيلي كامنت گذاشته بودي..در هر صورت ممنونم.
سلام چه آخر هفته اي ... چهارشنبه ذوق ميلاد علي (ع) و کلي حرف که تو دلم موند برا فيلم" اخراجي ها " ...وجمعه.... وفات حضرت زينب و بدنبالشپريدن !! .... "شکيبايي" هم ديروز تقديم شد... به مهربان ترين مادر!!!
سلام
هميشه از شعرهاي اقاي پرسا لذت ميبرديم
حالا محض فمينيست بازي هم كه شده دمت گرم !
چقدر من با ديدن قالبهاي شما ضعف ميكنم ...
چي ميشد يه قالب همينجوري بهم هديه ميكردي؟
خوشبخت باشيد
سلام عسلم
آدرس صداي زمينه بلاگ را برات مي ذارم
اگر برات امكان داره حجمشو كاهش بده
فدات بشم
همسر پرتوقع خانوم مهندس
احسان
http://www.bachehayeghalam.ir/go.php?url=7595
دلخوشي هايم... فداي خنده هايت.
.
سلام.
چه قالب قشنگي! نتونستم هيجانم رو از ديدن اين قالب پنهان کنم!! فقط سوالي که مطرح شد در ذهنم اين بود که: ميريام؟؟؟... يعني چي؟
دوست دارم باز هم سر بزنم و اينجا رو ببينم. خوشحالم که اينجام...
دلم مي خواست شيطان ترين پسرک محل باشم تا با توپ شيشه خانه شما را بشکنم آن وقت با شيشه اي نو زنگ خانه شما را بزنم و خودم شيشه پنجره تان را عوض کنم.
بلدم چطور هنگام در آوردن شيشه شکسته قبلي دستم را طوري زخم کنم که دلت بسوزد و دستم را در دست بگيري و پانسمان کني.
دلم مي خواست معلم مدرسه است باشم و برگه امتحانت را بدون نگاه کردن نمره 20 بدهم و پاي نمره ات به جاي " صد آفرين دختر خوبم " بنويسم: " يک ميليون آفرين به تو دختر زيبا که دل مي بري، دل مي شکني، با نگاه هايت معلم ديوانه مي کني، وقتي درس جواب مي دهي در سينه ي معلمت زلزله به پا مي کني ، وقتي اجازه مي گيري چشمم به ظرافت انگشت بالا مانده ات خيره مي شود، وقتي مدادت را گوشه لبت مي گذاري ، معلمت برايت ضعف مي کند .. " فکر کنم اين طرف برگه امتحاني تمام شد آن طرف هم که سئوال امتحاني است پس بقيه حرف هايم را کجا بنويسم ؟
دلم مي خواست هم بازي کودکيت بودم آن وقت تمام دفتر مشقم را خرج قايق و موشک درست کردن براي تو مي کردم و تمام ماژيک هايم را خرج لاک زدن به ناخن هايت مي کردم و تمام گچ هاي مدرسه را برايت مي دزديدم تا براي لي لي روي زمين جدول بکشي.
بي فايده است ..
با دل خواسته هايم نمي توانم زمان را برگردانم
من بزرگ شده ام
يک روز اين آدم بزرگ را در خانه جا خواهيم گذاشت و در باغي دوردست با هم کودکي خواهيم کرد..
دوستت دارم
نه فقط مرسي.
عمه مرسيييي.