• وبلاگ : ميريام
  • يادداشت : دومين غزل مشترك
  • نظرات : 7 خصوصي ، 36 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    شايد دير حسابش بكني. شايد الان نزديك هاي 30 بهمن باشه .. شايد خيلي بد شده كه صداي بد من رو هم شنيدي .. شايد و خيلي شايد هاي ديگري ... كه نمي شه نوشتش هيچ جا.... خواستم بگم قشنگ بود شعرت .. شعرتون قشنگ بود... خواستم بگم ولنتينو مبارك... خواستم بگم كه خيلي به من خوش گذشت اون شب.... و 5 شنبه .. شايد تا مدت ها يادم نره .... گفته به بچه ها از طرفم معذرت بخوان.. نمي دونم گفتن يا نه .. اما اين جا خودم مي گم... معذرت..مي دوني كه ... اون يه ساعت وقت رو به زور از لابلاي مسافرت نرفتن و كار و كلاس كشيده بودم بيرون ... بعد .... حيف.... خيلي حيف شد... شايد البته ....شايد ... اعظم خوب باشه ها....