سفارش تبلیغ
صبا ویژن


میریام

 

دلم گرفته است! .. از اینکه کسی در رویا صدایم می زند: "میــریام!! "

من اما هر گاه که از خواب بیدار می شوم، نامم "اعظم" است.

 

دلم گرفته است! .. از اینکه بهار با رنگین کمانی اش و تابستان با بی همه چیزی اش!! گذشت

و بارانِ فصلِ رویایی از آسمان نازل شد

من اما با تمام آرزوهایم به کنج خلوتی پناه می برم

..که از ترس بی هم قدمی، نمی توانم به کوچه بزنم!

 

دلم گرفته است! از اینکه کودکِ معصومِ درونم در انتظار دست مهر بزرگترها

بر تاب زندگی خوابش گرفته و خدا هم.. نمی خواهد بیدارش کند !!

 

دلم گرفته است! .. از اینکه طرح های نقاشی ام را امضاء نکرده ام

در حالی که ماه هاست به رویم لبخند می زنند!

                                                         

دلم گرفته است! .. از اینکه..

 قلمم نمی تواند بار حرفهایم را از انگشتانم بگیرد

و بر کاغذ بگذارد.

 

دلم..

-  همان که تمام زندگی ام را در خود دارد -

،

گرفته است!!

 


نوشته شده در یکشنبه 85/8/7ساعت 11:38 عصر توسط اعظم ابراهیمی نظرات ( ) |


Design By : Pars Skin