هر وقت دلمان می گیرد، سراغ پنجره می رویم تا هوایی تازه کنیم. هر وقت چشم به راه آمدن مسافری هستیم سراغ او را از پنجره می گیریم. هر وقت منتظر خبری باشیم پشت پنجره مترصد قاصدک ها می مانیم. هر وقت باران می آید پشت پنجره به تماشا می ایستیم. گاهی حتی نقاشی هایمان را بر بخار شیشه پنجره می کشیم. گاهی اشک هایمان را پشت پنجره می ریزیم. گاهی اثر بوسه هایی که تقدیم کسی می کنیم بر شیشه پنجره می ماند. گاهی حتی دق دلیمان را با شکستن پنجره خالی می کنیم. و گاه .. توپ پسر همسایه شیشه پنجره ی ما را می شکند و قلب ما می ریزد و پسرک به جای توپ خود قلب ما را می برد.. پنج سال پیش بود که زندگی پشت پنجره مجازی را آغاز کردم. پنجره ای که همراه و همراز تمام لحظه هایم بوده است. پنجره ی پنج ساله ام ! تولدت مبارک..
Design By : Pars Skin |